دائوئیسم بر اساس «دائو ده چینگ» (Dao de jing) بنا شده است. جامعۀ ایده آل پیشنهاد شده در «دائو ده چینگ» چنین است که در آن، از اسب های جنگی برای شخم کردن مزارع استفاده می شود، نه برای رفتن به میدان جنگ. جهانی که در آن "شمولیت دائو زیر آسمان" زیربنای دنیای صلح است. برای اینکه بتوانیم به صلح دست یابیم، از نظر دائو، باید به آگاهی های زیر برسیم:

 شمولیت دائو زیر آسمان /جهان

     دائوئیسم بر اساس «دائو ده چینگ» (Dao de jing) بنا شده است. جامعۀ ایده آل پیشنهاد شده در «دائو ده چینگ» چنین است که در آن، از اسب های جنگی برای شخم کردن مزارع استفاده می شود، نه برای رفتن به میدان جنگ. جهانی که در آن "شمولیت دائو زیر آسمان" زیربنای دنیای صلح است. برای اینکه بتوانیم به صلح دست یابیم، از نظر دائو، باید به آگاهی های زیر برسیم:

  1. آگاهی«سرنوشت مشترک بشر» مبنی بر وحدت موجودات

     بالاترین مفهوم دائوئیسم، «دائو» است. «دائو» نادیدنی؛ و شهادت "دائو" نشاط زندگی بی پایان است که در جهان تجسم یافته است. دائوئیسم معتقد است دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، یک جامعۀ پر از جنب و جوش زندگی است. نظریۀ کیهان زایی دائوئیسم بر آن است که "شیرۀ حیاتی (یا نیروی حیاتی) است که ما را زنده نگه می دارد و ما را به دیگران و همه چیز متصل می کند". بنابراین به قول ژوانگ زی فیلسوف: "جهان طبیعی و انسان از "شیرۀ حیاتی" تشکیل شده اند، "آسمان و زمین با من همزمان متولد شده اند و همه چیز با من یکی شده است". راهب ارشد دائوئیست سلسلۀ سونگ نیز گفته است: "آسمان و زمین با من همریشه اند و همۀ کائنات با من یک بدن هستند".

     از طریق تجربۀ هویت جهانی، مردم صمیمیت با یکدیگر و تمام چیزها را احساس خواهند کرد؛ به طوری که آنها اعضای بدن یکدیگرند، و آگاهانه یک جهان بینی بسیار هم افزایی را ترتیب می دهند و قادر خواهند بود به طور مؤثر به ادغام و هماهنگی خودمختاری و همکاری در تمام سطوح جهان روی آورند؛ از افراد به سوی خانواده ها، گروه ها، ملت ها، و تشکیل یک جامعۀ بسیار هماهنگ، به طوری که جهان تبدیل به یک کل ارگانیک شود.

  1. آگاهی برابری مبنی بر وحدت دائو

    "دائو" در مکتب دائوئیسم، هم منشأ و هم اصل موجودات است و به عبارت دیگر، پس از خلق موجودات، در درون آن ها نهفته است و به عنوان اصل و منشأ اشیاء محسوب می شود. پس اشیاء از دائو بهره برداری می کنند و آن را اصل خود می دانند. این دائو که ذاتی همه  چیز است، "فضلیت" است که به عنوان "طبیعت دائو یا خصلت دائو" نیز شناخته می شود. از این رو راهب پانگ شی ژین (Pan shi zheng) به امپراتور تانگ گائو زونگ (Tang gao zong) گفته است: «تمام اشیاء دارای خصلت دائو هستند».

     مکتب دائوئیسم از این دیدگاه بر آن است که همۀ موجودات برابرند. ژوانگ زی (Zhuang zi) فیلسوف چینی باستان، قائل به نگریستن به مشکل از وسیع ترین دامنه است؛ بنابراین سازگاری همه چیز را می بیند. از دیدگاه دائو، همه چیز توسط دائو آفریده می شود، و همۀ آنها یک پیوند در فرایند ایجاد بی نهایت دائو هستند. پس همه چیز یکی است. بنابراین ژوانگ زی به یک نتیجۀ معروف رسید: "همه چیز با دائو متحد است".

     اگر مفهوم "همه چیز با دائو متحد است" را درک کردیم، نباید خود را بزرگ و دیگران را خوار و ناچیز بشماریم. باید به دیگران احترام بگزاریم و به طور برابر و مهربانانه رفتار کنیم.

     اگر مفهوم "همه چیز با دائو متحد است" را درک کردیم، باید زمینه های مشترک را دنبال کنیم؛ اختلافات را از بین ببریم؛ تناقضات را حل کنیم و درگیری ها را کاهش دهیم. نباید در تناقضات بین یکدیگر اغراق کنیم و باید وحدت منافع اساسی یکدیگر را به رسمیت بشناسیم.

  1.  آگاهی برد - برد و کمک به یکدیگر مبتنی بر محبت و دوستی بشر

     "محبت و مهربانی" یک مفهوم مهم است که بارها دائوئیسم آن را تبلیغ کرده است. لائوتسه (Lao zi) متفکر دورۀ بهار و پاییز چین و بنیانگذار مکتب دائو گفته است: من سه گنجینه دارم، اولین گنج "محبت و مهربانی" است، یعنی با دیگران دوستانه رفتار کنید. کسانی که "دائو را می دانند، می توانند همه چیز را تحمل کنند". وی با پیروی از مفهوم محبت و تحمل، بر این موضوع تأکید کرد که "حکیم همیشه از استعداد انسان، بیشترین استفاده را می کند، بنابراین هیچ فرد رها و عاطل و باطلی وجود ندارد. حکیم همیشه از هر چیز، نهایت استفاده را می کند، بنابراین هیچ چیز رها شده و باطلی وجود ندارد". برای پیشگیری از جدایی و عدم تحمل مردم، لائوتسه به طور خاص بر آن است که: "اگر مردم عادی گفتار و رفتار مهربانی ندارند، آیا دلیلی برای رها شدن آنها هست؟ بنابراین با همۀ مردم، با مهربانی و وفاداری رفتار کنید". وی همچنین گفته است: "من با کسانی که خوب هستند، مهربان خواهم بود و با کسانی که خوب نیستند نیز مهربان خواهم بود تا همه خوب باشند. من به افراد وفادار اعتماد دارم و به افراد بی وفا نیز اعتماد دارم تا همه وفادار باشند". معنای سخن او این است که بین افراد خوب و افراد بد، تمایز قائل نشوید و تفاوت های بین مردم را برجسته نکنید. شنوایی و بینایی مردم بر روی حکیم متمرکز است و حکیم با آنها به عنوان نوزادان نادان و بی میل و به طور برابر رفتار می کند و مراقب آن هاست.

     توصیف دائوئیسم از روابط انسانی ایده ال این است که "همۀ مردم، چه خویشاوند و چه غریب، باید یکدیگر را دوست داشته باشند؛ حتی  با کسانی که غریب هستند، باید همچون بستگان خونی رفتار کنید".

  1. آگاهی عدالت مبنی بر کم کردن زیاد و زیاد کردن کم

فصل 77 «تائو ده چینگ» می گوید: "قانون طبیعت نیز این چنین است، یعنی زیاد را کم و کم را زیاد کند؛ ولی قاعده و قانون جامعه این چنین نیست، بلکه از کم کم کرده و به زیاد می افزاید". قانون طبیعت عادل و عدالت است، اما قاعده و قانون جامعه بی عدالتی است. یک جهان ناعادلانه، ناگزیر منجر به درگیری می شود و دستیابی به صلح، دشوار است؛ بنابراین جامعۀ انسانی باید راه بهشت را دنبال، و در توزیع ثروت، از فقیران مراقبت کند. ایدۀ دائوئیسم مبتنی بر آسیب رساندن به منافع ثروتمندان نیست؛ بلکه به دنبال دستیابی به یک وضعیت برد-برد برای فقیران و ثروتمندان است. فصل 81 «دائو ده چینگ» می گوید: "اگر ثروتمندان به فقیران کمک کنند، خودشان توسعه و پیشرفت بیشتری خواهند یافت".

  1. آگاهی ضد جنگ بر اساس شوم بودن لشکرکشی

از زمان های قدیم، چین طرفدار متقاعد کردن مردم با استفاده از فضیلت؛ و مخالف متقاعد کردن مردم با زور بوده است. دائوئیسم همچنین آشکارا مخالف استفاده از زور برای تسخیر جهان است. لائوتسه معتقد است که جنگ باید آخرین راه حل مشکلات باشد و تا زمانی که کاملاً ضروری نباشد، نباید بدان روی آورد. او همچنین گفته است: "سلاح های تیز و خوب واقعاً یک چیز ناخوشایند هستند و مردم از آن ها متنفرند؛ بنابراین حکیمان هرگز از آن برای حل مشکلات استفاده نخواهند کرد. سلاح یک چیز شوم است و انسان حکیم و خردورز از آن استفاده نمی کند. پس نباید از آن استفاده کنید، مگر آنکه مجبور باشید". او معتقد بود که از نیروی نظامی باید برای دفاع از خود استفاده شود، نه برای تجاوز. اگر دشمن قوی به سرزمین مادری حمله کند، باید از خود دفاع کرد و پیروزی نهایی، متعلق به طرف صالح است. برای اینکه طرف عادل به پیروزی برسد، حاکم باید از اولین "سه گنجینه" یعنی "محبت و مهربانی" محافظت کند تا بتواند تمام مردم را متحد کند و دشمن را شکست بدهد. "اگر با عشق و محبت وارد جنگ شوید، برنده خواهید شد. اگر واقعاً همه را دوست داشته باشید، بدون مبارزه، پیروز خواهید شد".

دائوئیسم مخالف ستایش جنگ است. حتی اگر در جنگ پیروز شوید، نباید خوشحال باشید، باید ناراحت باشید که بسیاری از مردم، جان خود را از دست داده اند. بنابراین، اگر جنگ پیروز شده است، قلب شما باید به اندازۀ یک مراسم تشییع جنازه سنگین باشد. این کاملاً مظهر احترام دائوئیسم به زندگی و عشق به صلح است.

6. آگاهی ضد سلطه طلبی بر اساس تواضع کشور بزرگ

در ساخت نظم بین المللی، قدرت های بزرگ، نقش مهمی ایفا می کنند. دائوئیسم بر آن است که کشورهای بزرگ باید حس هژمونی را رها کنند؛ در برابر کشورهای کوچک تر فروتن باشند و هیچگاه خودمحور نباشند. لائوتسه می گوید: "کشور بزرگ، احترام و ستایش را از کشور کوچک می خواهد و کشور کوچک، حمایت و پشتیبانی را از کشور بزرگ می جوید. اگر هر دو می خواهند به هدف خود دست یابند، کشور بزرگ باید فروتن باشد؛ زیرا کشورهای کوچک، ضعیف و در مقابل کشورهای بزرگ فروتن هستند". کشورهای بزرگ دارای مزیت های فراوانی نسبت به کشورهای کوچک هستند و آسان نیست که نگرش فروتنانه داشته باشند. بنابراین، لائوتسه به طور خاص اشاره می کند که برای ایجاد یک نظم هماهنگ بین المللی، کشورهای بزرگ باید بدانند که چگونه فروتن باشند. فروتنی آن ها به این معنی است که به صدای کشورهای کوچک گوش بسپارند؛ منافع آن ها را محترم بشمارند تا کشورهای کوچک احساس امنیت و فضای لازم برای توسعۀ آزاد داشته باشند.

7. آگاهی جهان شمولی بر اساس فراخودی

لائوتسه معتقد است که ما باید هنگام برخورد با هر مشکلی، در جایگاه متناظر بایستیم. چشم انداز لائوتسه همچنان از فرد به خانه، و از خانه به کشور گسترش می یابد و در نهایت اشاره می کند که برای مقابله با مشکلات جهان، باید چشم انداز کل جهان را در نظر بگیریم.

افراد، گروه ها و کشورها تمایل دارند خودمحور باشند و بر منافع خود تمرکز کنند. در واقع، همۀ ما در یک جهان هستیم و برای برخورد با مشکلات آن، باید فراتر از خودخواهی عمل کنیم. تمرکز بر منافع خود، ناگزیر منجر به اختلافاتی خواهد شد که نه تنها به منافع کشورهای دیگر، بلکه در نهایت، به منافع خودمان نیز آسیب می رساند. اگر منافع مشترک همۀ کشورهای جهان را در نظر بگیریم و آن ها را به شیوه ای شورایی اداره کنیم، حمایت کشورهای دیگر را به دست خواهیم آورد. کشورها یکدیگر را دوست خواهند داشت و به نفع یکدیگر خواهند بود؛ بنابراین یک وضعیت همکاری برد-برد به وجود خواهد آمد.

8. آگاهی پذیرش تفاوت ها بر اساس قبول غیریت

در کتاب «ژوانگ زی. وحدت» آمده است که یکی از شاهان چین باستان به نام شاه یائو (Yao) برای حمله به سه کشور کوچک عقب مانده تردید داشت. از نقطه نظر وی، آن سه کشور، مخالف ارزش های اخلاقی او و غیرمتمدن بودند. اما آیا به آنان حمله کند و به زور آن ها را در جهان به اصطلاح متمدن ادغام کند یا نه؟ یائو تردید کرد. پیشرفت تمدن این سه کشور باید به دست خودشان صورت گیرد یا به دست دیگران؟ عواقب جنگ های خارجی چه خواهد بود؟ آیا واقعاً درست است که سیستم های خود را به زور به آن کشورهای کوچک تحمیل نماید؟

9. آگاهی یادگیری متقابل بر اساس قبول زیبایی خود و زیبایی دیگران

در کتاب « ژوانگ زی. شون ژینگ» گفته شده است که همه می دانند از چیزهایی که بد می شمرند، انتقاد کنند؛ اما در مورد چیزهایی که تصور می کنند واقعاً خوب هستند، فکر نمی کنند. از نقطه نظر خود، مقابلۀ مناسب با مسئلۀ ملاک های ارزش دشوار است.

چرا روند "یکی شدن سه دین" در چین باستان شکل گرفت؟ چون سه دین توانستند از محدودیت های خود خارج شوند و وحدت اهداف اساسی یکدیگر را دریابند. اعتقادات این سه دین یکسان نیست، اما همۀ آنها حول محور انسان هستند و هدفشان "تشویق به انجام دادن کارهای نیک" و "با یک قلب و یک ذهن، تلاش برای رسیدن به انجام دادن کارهای نیک" است.

تفاوت های زیادی بین ادیان و تمدن های اصلی امروز وجود دارد؛ اما هدف اساسی یعنی "بهبود رفاه بشریت" در بین همۀ آن ها مشترک است. اهداف یکسان، اما مسیرها متنوعند. ادیان و تمدن های مختلف، راه های خاص خود را برای دستیابی به رفاه بشریت دارند و می توانند در حالی که تفاوت ها را حفظ می کنند و از یکدیگر یاد می گیرند، به دنبال یافتن زمینه های مشترک باشند.

در اینجا، من می خواهم ایدۀ "دین شناسی تطبیقی" را پیشنهاد کنم. دین شناسی تطبیقی به تفاوت های بین ادیان و تمدن های مختلف احترام می گزارد و از طریق خواندن و تفسیر متقابل کتاب های مقدس معتبر یکدیگر، مردم می توانند بدانند که تفاوت ها چیست و منشأ آن ها کجاست. تفاوت ها لزوماً منجر به درگیری نمی شوند، اما  مهم این است  که ما چگونه به این تفاوت ها می نگریم و آن ها را درک می کنیم. دین شناسی تطبیقی به تنوع مذهبی یا فرهنگی احترام می گزارد و سنت های خود را از طریق خواندن و تفسیر متقابل کلاسیک ها و خواندن کلاسیک های دیگران غنا می بخشد و نوعی "مطالعۀ عمیق تر و فراتر از مرزهاست".

نویسنده : ژانگ گائو چینگ، معاون رئیس انجمن دائوئیسم چین

کد خبر 18211

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =